دوشنبه ی صبا و تکاور

ما اومدیم! تکاور و صبا! دو نفر خلاق و فیلسوف با کارهای محیر العقول در بین مردمانی که هیچ قصد ندارن چنین افرادی رو درک کنن.
بهرحال وقت میخواد تا خواننده های اینجا و آنجا و خیلی جاها با ما آشنا بشن و ما رو بشناسن. شاید پی بردن که ما واقعا با بقیه فرق داریم و شاید هم برعکس...

دیروز تکاور و صبا دوباره همدیگه رو ملاقات کردن اونم بعد از اینهمه روز و ساعاتی که توش مجبورن کلی مشغله ی فکری و ذهنی داشته باشن. اتفاقات خاصی توی این مدت زمان رخ نداد ولی روز خیلی خوبی رو براشون رقم زد، چرا که وقتی با هم بودن دیگه هیچ احساس بد و منفی و غیر دوست داشتنی دور و برشون نمی پلکید. نقطه ی عطف این دیدار 7-8 ساعتی یکی این بود که صبا جواب نامه ی تکاور رو بهش داد  (البته نه لفظی، اونم توی نامه بود:دی) و دیگری اینکه با هم تصمیمات خوبی راجع به وبلاگشون گرفتن و سومی هم 2 صفحه متن زیبایی بود که صبا به اصرار تکاور براش توی جزوه ی دانشگاهش نوشت. احتمالا توی پست بعدی متن نامه و اون 2 صفحه متن رو قرار خواهیم داد.

تازه از اینها گذشته صبا و تکاور یه دفتر توپول و خپل دارن که توش قراره خیلی چیزها نوشته بشه. یکیش اینکه قراره این دفتر هرموقع دست یکی باشه، یعنی چی؟ یعنی مثلا الان دفتر دست تکاوره و تکاور باید هرچیزی که میخواد صبا بدونه رو توی اون دفتر بنویسه با این تفاوت که مثل نامه صبا رو مخاطب اصلی حرفهاش قرار نمیده و دفعه ی بعدی که تکاور صبا رو میبینه دفتر رو باز میده به اون و باز صبا به همین شکل توی دفتر چیزی مینویسه. اینکار بخاطر اینه که توی مدتی که هم رو نمی بینن میتونن به این وسیله حرفهای جالبی رو در اختیار هم بذارن و کلی جمله ها و حرفهای خوب رو برای خودشون موندنی کنن...

زیاد نباید حرف زد. خلاصه نویسی هم جزوی از کار ماست در غیر این صورت لحظه لحظه ی با هم بودن صبا و تکاور قابل بازگو کردن به صورت ماجرایی فوق العاده خواهد شد و البته به صورت طوماری پایان ناپذیر... که اونموقع قیافه ی همتون به این صورت در خواهد آمد و همش هم با خودتون میگفتین خب بابا حالا که چی؟ برین سر اصل مطلب:دی




مخفی نوشت: جالبه بدونین صبا تمام مدتی که رانندگی میکرد اینجوری بود  >>>

هرچی بهش میگفتم حرص نخور مگه گوش میکرد؟؟؟

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:36 ب.ظ

ما فهمیدیم آن دو موجود چه کسانی می باشند
زحمتتان نمی دهیم!
از اینا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد